نقد و بررسی فیلم کابوی ها و بیگانگان
نقد و بررسی فیلم کابوی ها و بیگانگان - امروز جامعه ما و دیگر جامعه ها اسلامی در معرض خطر تهاجم فرهنگی به ویژه از طریق رسانه های بصری قرار دارد از این رو پرداختن به زوایای تاریک این دست اقدامات و روشن کردن تاکتیک ها و روش های دشمنان برای عموم جامعه کار مهمی است.
تحلیلی تامل برانگیز اما جذاب و خواندنی بر فیلم کابوی ها و بیگانگان (Cowboys & Aliens )
امروز جامعه ما و دیگر جامعه ها اسلامی در معرض خطر تهاجم فرهنگی به ویژه از طریق رسانه های بصری قرار دارد از این رو پرداختن به زوایای تاریک این دست اقدامات و روشن کردن تاکتیک ها و روش های دشمنان برای عموم جامعه کار مهمی است.
اما در جنگ تمدن ها و فرهنگ ها ما نیز نباید دست خالی باشیم و فقط به فکر اگاهی بخشی به مردم خودمان و بیان هدف ها و غرض های دشمن باشیم یکی از کار های که جوامع اسلامی به ویژه کشور ما می تواند انجام دهد؛ ساخت محصولات بصری برای معرفی مدل زندگی سالم و همچنین اشنا کردن مردم با مسائل دینی ، اجتماعی و فلسفی در قالبی ساده و تماشایی است.
متاسفانه به دلیل بی توجه مسئولان و به دلیل ضعف های فنی و نبود کارگردان های تراز اول این مهم به شکل مطلوب میسر نشده و فیلم ها و سریال های ایرانی عمدتا فاقد القاءپذیری مفاهیم به بیننده خود می باشند.
اما رسالت ما در برابر غرب فقط محدود به آگاهیبخشی در مورد ابعاد تهاجم های فرهنگی نیست بلکه می توان از محصولات تولید شده توسط غرب هم استفاده ی مطلوب کرد و به مانند صدفی که سنگی را به مروارید تبدیل می کند سنگ های ساخته شده توسط غرب را به گوهری برای خود تبدیل کرد و بدین گونه تا حدودی خلاء نبود فیلم های دینی را موقتا پر نمود.
کابوی ها و بیگانگان از جمله پروژههای بزرگ هالییود و با بودجه ای 163 میلیون دلاری در سال 2011 تولید شده است.داستان فیلم از جای شروع می شود که جیک خود را در حالی که چیزی به خاطر ندارد وسط بیابان گم شده می یابد.
وی کم کم متوجه می شود که راهزنی بوده که توسط بیگانگان دزده شده بیگانگانی که باعث مرگ همسر وی و دزدیده شدن تعدادی از اهالی شهر هستند . به همین خاطر جیک به همراه گروهی از ساکنان شهر به دنبال ازاد سازی افرادی که ربوده شده اند می رود.
جامعه ی تشکیل دهنده ی این فیلم یک شهر کوچک می باشد شهری که فردی با نام کلنل به علت سرمایه دار بودن نقش والی و سرپرست ان را در فیلم بازی می کند ، سرپرستیی امتیاز خواهانه و دیکتاتور گونه به طوری که تعیین کلانتر شهر هم به دست این فرد می باشد جامعه ی که در ان روح تجلی امتیاز خواهی ها و کوچک شمردن عناصر مولد و طبقه های دیگر جامعه دریک سیستم لیبرال را می توان در پسر کنلل مشاهده کرد.
پرسی (پسر کنلل) که علارقم ترسو و بزدل بودن تنها به واسطه وصل بودن به سیستم مالی جامعه دارای امتیاز های ویژه ی می باشد شخصیت پرسی رو به نوعی میشه اسرائیل و کنلل رو امریکا دانست . اسرائیلی که به مانند پرسی پوچ و ترسو اما دردسر ساز است و از این رو جرات دردسر سازی برای جامعه ی بشری رو پیدا می کند زیرا پشتیبانی همچون امریکا دارد .
شهر کوچک در فیلم را می توان کشوری دانست با طیف های مختلف عقیده ، کشوری که در ان کنلل به خاطر سرمایه داری و قدرت مندی به نوعی قویه مقننه و قانون گذار جامعه است.
جیک به خاطر ویژگی خاصی که در نابودی بیگانگان با سلاح خودشان (عمل دیالیکتیک) دارد قوه ی مجریه و رهبر جامعه می باشد. و همچنین کلانتر که بر اساس قانون های کنلل عمل می کند که وی قوه ی قضایه ی می باشد. چیزی که
در ابتدای فیلم مشاهده می شود واگرایی این سه قوا از همدیگر می باشد.
واگرایی که به واسطه ی آمدن دشمنی واحد (بیگانگان) به همگرایی سازنده تبدیل می شود همگرایی که حول محور رهبری هوشمندانه جیک حداکثر بازخورد را می دهد جیک را از این نظر میشود رهبر این جامعه دانست که به واسطه ی الا (دختری که به عنوان دانای کل مورد بررسی قرار گرفت) مورد هدایت قرار می گیرد و با هدایت گری و راهنمایی این امداد است که بر دشمنان فاعق می شود .
علاوه بر این همگرایی 3 قوا و مردم حول محور ایثار هم شکل می گیرد و افراد جامعه از طیف های مختلف با هم همگرا نمی شوند مگر زمانی که باید به خاطر نجات جان عزیزان خویش و مسائل و ارمان های که که برایشان اهمیت دارد از جان خود بگذرند.
پس وقتی افراد یک جامعه از هر طیف و سلیقه ی هم که باشند به ارزش های واحدی اهمیت بدهند در برابر اون ضد ارزش متحد می شوند و بعد با رهبری هوشمند موفق به فائق امدن بر مشکلات خویش و جامعه ی خود می شوند.
از این رو این شهر به مانند کشوری می ماند که افراد و گروه ها هر چند با سلیقه های مختلف (و بعضا رو به روی هم) ، در کنار هم قرار نمی گیرند مگر زمانی که دشمنی واحد داشته باشند و این دشمن واحد شکل نمی گیرد مگر نقاط تحت تهاجم ان دشمن ارزشی واحدبرای کل جامعه باشد از این رو همگرا نشدن بعضی از گروه های سیاسی در داخل کشور ما با مردم در برابر دشمنانی واحد مانند امریکا را می توان به خاطر این دانست که ارزش های این گروه ها و افراد با ارزش های مورد احترام برای عموم مردم و مابقی گروه ها متفاوت است.
بیشتر بار اخلاقی فیلم و انتقال این دست مفاهیم به دوش شخصیت کشیش در فیلم می باشد شخصی که علاوه بر درمانگری جسم (در ابتدای فیلم و در برخورد با جیک) به درمان گری روح ( روحیه دادن به داک) می پردازد شاید بشه گفت کلیدی ترین دیالگ ها از زبان این شخصیت در فیلم بیان می شود.
در طول فیلم مشخص می شود که بیگانگان به خاطر تصاحب طلا به اون منطقه امده اند ثروت یا طلا به شکل خاص ، به عنوان یک عنصر کمیاب و گران قیمت همواره در انسان ایجاد طمع می کرده است و از این رو یکی از راه های نفوذ شیطان در جوامع به وجود اوردن طمع در بین افراد ان جامعه می باشد.
از سوی دیگر این بیگانگان به دزدن افراد جامعه و ازمایش بر روی انها به دنبال کشف راه نفوذ به انسان ها برای نابودی انها هستند مسئله ی که همواره ارزوی شیطان بوده یعنی نفوذ به دل انسان ها به وسیله گذاره های مختلف از جمله طمع و بعد نابودی نسل بشر همچنین لفظ بیگانه را می توان به کسانی از جنس بشر اطلاق کرد که از میان یک جامعه ی خاص (به طور مثال ایران) نیستند.
کسانی که با دزدن استعداد ها از میان جوامع در فکر بهره کشی از انها برای مقاصد خود هستند کسانی که چشم طمع به اموال دیگر جوامع داند و به غارت جوامع دیگه می پردازند از این رو به این بیگانگان هم که بعضا نظام های امپریالیستی هستند شیطان گفته می شود.
در مجموع تاکید فیلم بر رسیدن به ارزش ها است و بیرون کردن بیگانگان (هرچقدر هم قدرمتند) میسر نمی شود مگر با اتحاد همه سلیقه ها و قومیت ها با هم تحت رهبری افراد که صلاحیت و شایستهگی دارند.